با میدان داری سیاوش صفاریان پور، دانشپز به میدان اکتشاف الدوله ورود می کند!

فردا جمعه ساعت 6 عصر دانشپز در میدان اکتشاف الدوله ورود می کند و  شما را به دیدن برنامه های مهیج این میدان دعوت می کند. میدان اکتشاف الدوله این روزها شاهد انفجارهای علمی است که تا کنون شاهد آن نبوده اید. اگر می خواهید این صحنه های هیجان انگیز را از دست ندهید. کافی است سری به میدان اکتشاف الدوله در باغ کتاب تهران بزنید. باغ کتاب در بزرگراه حقانی است. سیاوش صفاریان پور در میدان اکتشاف الدوله میدان داری می کند و خانم کلروفیل(نفیسه نعیمی پور)، دکتر پِژ(آقای پژمان نوروزی) و آقای آزمایش(آقای علیزاده) آتش بیار معرکه می شوند. برای دیدن تصاویر هیجان انگیز میدان اکتشاف الدوله به ادامه مطلب بروید(البته اگر دلتون خواست)

روبات کتاب یاب تلگرام برای شما

@bookindexbot

کافیه لینک بالا رو در تلگرام جستجو کنید، تا با متصل شدن به آن، آمار هر کتابی را که می خواهید در کسری از ثانیه در اختیار داشته باشید. 

بعد از اینکه این روبات را به استخدام تلگرامتون در آوردید، کافیه نام کتاب رو تایپ کنید، مغز این روبات به طور پیش فرض روی نام کتاب تنظیم شده است. مثلا اگر بزنید مریخی، کتاب مریخی را با جلد و اطلاعاتش برای شما می آورد.

دانش پز علیرضا خنجری تقدیم می کند: پخت پیاز مو در برنامه خانواده یک

خوش آمدید خانم ها، آقایان

من علیرضا خنجری هستم، یک دانش پز که قراره مطالب علمی رو جوری بپزه که نه تنها سر دل کسی نمونه، بلکه همه بتونن اون رو هضم کنن، حتی اگر اون مطلب علمی مربوط باشه به پیاز مو

اگر علاقمند به دیدن این برنامه هستید می توانید فردا سه شنبه بعد از اذان ظهر، در برنامه خانواده یک دانش پز را ببینید

امضا علیرضا

طعم یک برند!

یکی از برندسازی های موفقی که در دنیا رخ داده است مربوط به شرکت کوکاکولا است. همانطور که در شکل می بینید، برندی که در با تماشای این تصویر در ذهن مخاطب متبادر می شود، برند کوکاکولا است، در حالی که روی محصول کلمه دیگری نوشته شده است. این نشان می دهد که برند کوکاکولا به قدری در ذهن مشتریان جای خود را باز کرده، که اگر درحروف لوگو تغییری هم ایجاد شود، کماکان مشتریان وفاداری خود را نسبت به آن حفظ می کنند. این عکس به خوبی منعکس کننده این عبارت است که: برند چیزی فراتر از لوگو، مارک تجاری، اسم، شکل و طراحی است و در حقیقت در قلب و ذهن مشتری قرار دارد.

امضا علیرضا

یخچال کویر

هر کسی قدرت خرید یک گرم خالص آن را ندارد، زیرا از طلا گران است و سختی آن نیز بیشتر از الماس است. شاید به همین دلیل است که تقریبا نزدیک به 100 گرم از آن به شکل عادلانه میان افراد جامعه توزیع شده است. اما در این میان اگر کسی دندان طمع را تیز کرده و بخواهد بیش از صد گرم آن را داشته باشد، بر طبق قوانین، مجازات سختی انتظارش را خواهد کشید و حتی ممکن است جانش گرفته شود. با این وجود نیروی انتظامی نه تنها هیچ وظیفه ای برای پیشگیری از سو مصرف آن ندارد بلکه مانع فروش و توزیع آن نیز نمی شود. به عبارت بهتر آنقدر این ماده در جامعه فراگیر شده که از کودک تا پیر را گریبانگیر خود کرده و گریزی از  مصرف آن نیست.

اما سوال اساسی اینجاست، این ماده از چه زمانی، چگونه و به دست چه کسانی وارد زندگی ما شده است؟ چگونه کشت می شود؟ و  مراکز توزیع آن کجاست؟

پانتومیم و دیگر هیچ...

علیرضا خمسه گفت: هنر «پانتومیم» در کشور ما مظلوم‌ترین شاخه از هنرهای نمایشی است و اینکه در طی 27 سال فقط سه دوره جشنواره پانتومیم برگزار شده است، گویای همین واقعیت است.

علیرضا خمسه ضمن بیان این مطلب افزود: وقتی می‌گویم هنر«پانتومیم» در کشور مامظلوم‌ترین و مهجورترین گونه نمایشی است؛ پر بیراه نگفته‌ام و این در حالی است که در تمام جهان برای این شاخه از هنر نمایش، که با حداقل امکانات حداکثر تاثیر را می‌گذارد، بهای فراوانی قائلند.

وی در ادامه زبان جهانی پانتومیم را نکته‌ای قابل تامل برای مسؤولان فرهنگی کشور، که طالب جهانی ساخته ایران هستند؛ دانست و یادآور شد: این ژانر نمایشی برای مسؤولان هنری کشور و بسیاری از مردم ما ناشناخته مانده است و طبیعی است که این ناشناخته ماندن به بی‌توجهی و کم لطفی آنان به این هنر بر می‌گردد.

این هنرمند برجسته سینما، تئاتر و تلویزیون در ادامه به ویژگی‌های مهم هنر«پانتومیم» پرداخت و خاطر نشان کرد: این هنر می‌تواند بدون بهره‌گیری از تمایلات و امکانات مرسوم تئاتری، تاثیری شگرف و عمیق بر مخاطب بگذارد. به همین خاطر در زمانه‌ای که کمبود امکانات اجرایی تئاتر بسیاری از جوانان و علاقه‌مندان هنر تئاتر را از تئاتر سرخورده کرده است؛ آشنا ساختن آنان با هنر پانتومیم، که از ملزومات امکانات تئاتری،‌فقط به هنرمندانی آموزش دیده و با تجربه نیازمند است، می‌تواند راهگشا باشد.

به احترام سالوادورا پرسیکا

سالوادورا پرسیکا، متولد جنوب ایران است. اما سال تولدش دقیقا مشخص نیست و پیش بینی می شود مربوط به چند هزار سال پیش باشد. نامش را یک فرد اروپایی تبار در حدود 400 سال پیش به احترام ایران سالوادورا پرسیکا گذاشت. خانواده اش ظرف چندین سال به دلایل مختلف در نقاطی از جهان از جمله جنوب آسیا، مصر، هندوستان، اتیوپی، اریتره، جیبوتی و سومالی  پراکنده شدند.

پرسیکا، بسیار سر به زیر است و همین ویژگی موجب شده تا دسترسی به آن آسان باشد. پوست شفاف و سبز رنگی دارد. پرسیکا پزشک نیست اما حوزه تخصصی اش، بهداشت دهان و دندان است. پیشگیری از رشد میکروب، ممانعت از ایجاد زخم و جلوگیری از پوسیدگی دندان از جمله خدماتی است که پرسیکا طی سالیان سال، نسل اندر نسل به جامعه جهانی عرضه کرده است.

امشب قراره تاریک بشه! :)

135 سال است که کوک ساعت شب دیر عمل می کند. و شب رو گیج کرده. مضنون اول این اتفاق فردی است به نام توماس آلوا ادیسون که لامپ رشته ای رو اختراع کرده و می گویند که این اختراع بانی این مصیبت صد ساله است.

ساعت شب یک ساعت زیستی یا به قول فرنگی ها بیولوژیک است که برای کوک شدن با نور رابطه دارد منتها از نوع برعکسش. یعنی زمانی که نور هفت تا هشت ساعت وجود نداشته باشه، با ترشح ملاتونین در بدن اقدام به کوک کردن می کند. اما اگر میزان کمی نور وجود داشته باشد، این ساعت کوک نمی شود و اختلالات خواب بروز می کند. اما انجمن نجوم آماتوری خواستار کوک این ساعت از امشب شده است.

عاقبت موی دماغ شدن چیست؟

پاسخ این سوال تابعی است از متغیر صاحب دماغ. به عبارت بهتر اینکه موی دماغ چه کسی شوید، عاقبت شما را مشخص می کند. در این پست صاحب دماغ یک مسول است که سال های زیادی از عمر خود را به برداشتن بار از روی دوش انسان ها گذرانده است. و این بار قرار است در دورانی که بی آبی به یک تهدید جدی برای جوامع بشری تبدیل شده است، یار و همراه انسان باشد.

خانم ها، آقایان این مسول بلند قامت یک نفر است و نامش شتر می باشد. برای شمارش شتر برخلاف دام های دیگر به جای "رأس" از واحد "نفر" استفاده می کنند. شگفت انگیزتر از خود این موجود، بینی اوست که مایکل پاولین معمار مدتی است که موی دماغ شتر شده و به مطالعه آن می پردازد.

سریع تر تایپ کن اسحاق(به افتخار تولد اسحاق عاصم اف)

پسری روس تبار که هیچ گاه روسی یاد نگرفت، اما نظم و دقت را مایه کار خود کرد، آنقدر که به داشتن ساعت شماطه داری که هیچ گاه آن را برای بیدار شدن در ساعت شش صبح کوک نمی کرد، می بالید، اسحاق عاصم اف یا آیزاک آسیموف، از پنج سالگی خواندن را آ»وخت و از همان سنین در کودکی در مغازه لبنیات فروشی پدرش مشغول شد و هر روز برای اینکه نشان دهد، تنبل نیست ساعت 6 صبح آماده یراق بود. اسحاق از فضای باز و پرواز می ترسید و فقط در خیالاتش پرواز می کرد و داستان های علمی-تخیلی می نوشت. 

از اسحاق عاصم اف، پیش بینی هایی برای آینده به جای مانده است که تاریخ انقضای آن امروز به پایان می رسد. پیش بینی هایی که آسیموف در سال 1964 برای 50 سال آینده(2014) به ترتیب زیر انجام داد.